محل تبلیغات شما

پاسخ: امام پیامی برای عمرسعد فرستادند که بیاید بین دولشکردیدار و صحبتی باهم داشته باشند.

عمر سعد آمد، امام در جمع سه چهار نفره که خواص حضور داشتندبه او گفتند لشکر یزید را رها کن و به ما بپیوند.

عمر سعد گفت اموالم را یزیدیان مصادره می کنند، امام قولدادند بهتر از آن را از اموال خودشان درمدینه به او بدهند.

عمرسعد گفت جان خانواده ام در خطر است ابن زیاد آنهاراخواهد کشت. امام پاسخی به این موضوع ندادند، چون تضمین چنین امری عملی نبود. فقطاورا از دنیا برحذر داشتند.

می بینیم که این ملاقات یک مذاکره در اصطلاح امروز نبودهبلکه یک امر به معروف بوده و جنبه هدایتی داشته.

425-فقط یک روز در پناه مشرک

424-کربلا هنگامه تغییر یک امت

423-ریشخند خورشید قسمت دوم

امام ,عمرسعد ,مذاکره ,سعد ,یک ,داشتند ,به او ,عمر سعد ,تضمین چنین ,چون تضمین ,موضوع ندادند،

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سوالات استخدامی دستگاههای اجرایی 99 pecrevela آموزش کسب و کار الکترونیکی،کسب و کار اینترنتی،سئو و بهینه سازی سایت، بازاریابی مجازی اینترنتی-هانیه غفرانی erlavibi feedhooletga عالمان علم اطلاعات (مرکز قم) به کربلا 90 خوش آمدید سلام برامام خمینی ، مرگبر منافق، مرگبررانگلیس ملعون، مرگبرامریکا، مرگبراسرائیل، مرگبرالسعودوهابی کفار Melissa's info Mechanical Engineering of Tabriz University