قسمت چهارم- بازار سالم
حضرت علی(ع) از امرنظارت و اقتدار در بازار برای نفع شخصی استفاده نمی کردند بلکه خیلی ساده و بدونهمراهی و محافظ، در بازار تردد کرده، به بازدید یا خرید می پرداختند ،کسانی که امامرا نمیشناختند فکر میکردند که یک فرد عادی است.
یک روز حضرت در بازار به مغازة پیرمرد پیراهن فروشی رفتند، یک پیراهن سه درهمی درخواست کردند، پیرمرد ایشان را شناخت و احترام کرد، حضرت با او وارد معامله نشدند تا مباد به خاطر احترام به ایشان، تخفیف ویژه ایبدهد و ضرر کند، حتی ممکن بود صاحب مغازه بعدا بگوید یا با خود بیاندیشد ناچار شدهتخفیف بدهد، یا چون از قدرت حکومت ترسیده، اجبارا تخفیف داده !!
به مغازه دیگری رفتند بازهم صاحب مغازه، امام راشناخت، این بارهم خرید نکردند، سرانجام وارد مغازه سومی شدند ، صاحب مغازهجوانکی بود که حضرت را نمیشناخت. از او پیراهن سه درهمی خریدند. (1)
ایشان مثل یک فرد عادی جامعه، به هنگام خرید، چانه هم میزدند ولی از مقام خود برای خریدی ارزانتر استفاده نمی کردند.
قطعا استفاده از رانت و مسؤلیت دولتی برای خرید جنس مرغوب تریا زمین و خانه در جایی بهتر، جزء خط قرمز های امام بود، رهروان راستین امام همباید از این امور بپرهیزند.
تجار و کسبه در بازار به جایگاهی تکیه زدهاند که هر آن،احتمال سقوط و انحطاط مالی و اخلاقی برای آنها وجود دارد و باید هوشیار باشند.بی جهت نیست که امام(ع) فرموده اند:
بازار، خانه سهو و فراموشی است(یاد خدا فراموش می شود)،پس کسی که در آن یک بار تسبیح خدا گوید، برای او یک میلیون حسنه مینویسند!
امام در بازدید هاراه رسیدن به بازار سالم را این طور بیان می کردند، پرهیز از دروغ ، امتناع ازسوگند در داد و ستد، راضی به حق خود بودن ، توزین درست و عادلانه و .
1- احمدبن حنبل، فضایل الصحابة، ج 1، ص 528، روایت 878.
درباره این سایت